گاهی به آسمان نگاه کن

آن قدر تشنه هستم که فرصت یکی شدن به قطره های باران نمی دهم . (پرویز شاپور)

گاهی به آسمان نگاه کن

آن قدر تشنه هستم که فرصت یکی شدن به قطره های باران نمی دهم . (پرویز شاپور)

بی خیال ...


همچنان پای پیاده
فارغ از صدای خشم آسمونی
بی خیال از ناله‌ها و گله‌های برگای زرد خزونی
جاده‌های بی کسی رو
گم می کردم آروم آروم
تن غربت رو می شستم زیر قطره‌های بارون


(چقدر خوبه وقتی آدم از خونه‌ش بیرون میاد،هیچ نگاهی منتظر برگشتنش نباشه، خودش هم آرزوی دیدن کسی رو نداشته باشه، هیچ کار ناتمومی نداشته باشه که بخواد بعدا اون رو انجام بده، هیچ طلبکاری نداشته باشه، هیچ کسی بر گردنش حقی نداشته باشه و خلاصه همه چی آماده دیدن اون باشه - اون هم با آغوش باز -) 



(توضیح :  یکی از دوستان برای یادداشت قبلی نظری گذاشته بود که لازم دیدم این توضیح رو بدم که: این یادداشت‌هایی که می نویسم، هیچ ربطی به حال و روز بنده نداره. چون اصلا اعتقاد به نوشتن شرح حال تو وبلاگ ندارم.فقط یه سری واگویه هست.دوستان فکر خاصی در مورد من نکنند. من حالم خوبه و از همتون هم سرحال ترم!!!همین)

نظرات 4 + ارسال نظر
تایتانیک پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.titanic867.blogsky.com

سلام عزیزم خیلی عالی بود در ضمن یه سری هم به من بزن نتایج نظر خواهی اعلام شد

سجاد پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:19 ب.ظ http://safirnoor.blogspot.com

سلام. واقعا این موضوع خیلی خوشحال کنندست( اینکه حالت خوبه!)

منصور پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:29 ب.ظ http://toranj.blogsky.com

و از اون بهتر اینه که آدم از توی خونه بیرون هم نیاد!

الهام جمعه 22 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:27 ق.ظ http://vahmesabz.blogsky.com

معلومه که خوبی. ولی واگویه هایت. چرا چنین انتخاب می شوند نه جور دیگری. پس چون تو انتخابشان می کنی کاملا مربوطند.(نذار روانکاویت کنما. شوخی .چون بلد نیستم)

آنکس که ز شهر آشنایی است
داند که متاع ما کجایی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد