افتاد
آنسان که برگ
- آن اتفاق زرد-
می افتد
افتاد
آنسان که مرگ
- آن اتفاق سرد-
می افتد
اما
او سبز بود و گرم که
افتاد.*
* قیصر امین پور (از دفتر شعر «تنفس صبح»)
او را همهمون می شناختیم. همهمون ساعت ها با مجلهاش سرگرم میشدیم. شاید ما با مجلات گل آقا سرگرم میشدیم اما او هرگز قصد سرگرم کردن مردم را نداشت. او دغدغه داشت، دغدغهی جامعهیی که در آن زندگی میکرد و راه بیان این دغدغه ها را هم طنز می دانست و چه بی ادعا، این کار را انجام میداد. اما وقتی دید که همه مسایل (و انتقادات و مشکلات) مستقیما مطرح می شوند و هیچ اثری هم ندارد، دیگر لازم ندید که ساعت ها در هیئت تحریریه با سایر دوستانش بشیند تا فکر کنند که چه جور فلان کاریکاتور را بکشند و فلان مطلب رو چه طور بیان کنند که هم مشکل مطرح شود و هم باعث ناراحت شدن فلان شخص یا اشخاص نشود. و بی سر و صدا کارش را تعطیل کرد.
چقدر در این جامعه چنین افرادي کم هستند؛ کسانی که ما آنها را در هیاهوی روزمرگی های خودمان گم شان کردهایم يا شاید هم دیگر صرف نکند که به یاد آنها باشیم .
هر کی خوابه، خوش به حالش...ما به بیداری دچاریم!!!
avval
khoda biamorzatesh !!!!
nokaram agha ghalebe ma chi shod pas !!!!
دیگر چه بگویم؟گل آقا رفت.آینه از بی کسی شکست
گفتم از بی کسی خسته نشی!
من اینکی حسین ام هااااااااااااااااااا...:))...با بالایی قاطی خوبی صادق جان...:)؟؟؟نشه :دی.....باهات موافقم..کم کم اینا هم میرن....علی می مونه و حوضه اش ... واقعآ خوشبحال هر کی خوابه..دیشب من تا اذان صبح بیدار بودم..که می شه امروز صبح..!!!!
باور نمی کنم
هرگز باور نمی کنم
که سالهای سال زنده ماندنم بطول انجامد .
یک کاری خواهد شد
زیستن مشکل شده است ولحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند
و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم .
هیچ نمی دانم چرا؟
اما می دانم کس دیگری به درون من پا نهاده است
و اوست که مرا چنان بی طاقت کرده است که احساس می کنم دیگر نمی توانم
در خودم بگنجم ، در خود بیارامم.
از بودن در خویش بزرگتر شده ام واین جامه بر من تنگی میکند.
این کفش تنگ و بی تابی فرار!
عشق آن سفر بزرگ!...
اوه چه می کشم!
چه خیال انگیز و جانبخش است
اینجا نبودن!!!
دکتر شریعتی
سلام. هی هی... چی بگم ...
واقعن هر کی خوابه خوش به حالش ... من به عشق دوستی مثل شما بیداریم
---------------------------------------------------
[ آخرین مطلبم در باره یک ویروس هستش نگاه کن چون پولی نیستش ]
سلام آقا صادق عزیز....من هم این مصیبت وارده به جمعیت طنز نویسان و همچنین مردم خوب ایرانی را تسلیت میگم...واقعا حیف که یک چنین فردی از میان ما رفت..موفق باشید و سربلند
روحش شاد.
چه تیکه قشنگی رو از شعر انتخاب کردی.
اری ما درهیایهوی زندگی خویش گم می شویم چون هنوز اندر خم یه کوچه خویشتنم وبرای دیدن اول باید از این گم شدگی وپرسه زدنهای بیهوده ودلمشغولیها بیرون امد. انها که امدند دیدند وفهمیدند وخواب نماندند. چون او.
روحش سبز،یادش بلند،راهش همیشگی....
صادق جون،نوکرتم.....
سلام...منم در همین مورد یه چیزی نوشته ام....برگی از یک نوشته...یادتون می اد؟؟
دنیا که معلوم نمی کنه آقا فردا شما می افتی می میری پس فردا رفیق من و شما می افته فوت می کنه صد سال دیگه من می افتم دستم می شکنه اصلا مشخص نمی کنه مهم اینه که دلمون پاک باشه