گاهی به آسمان نگاه کن

آن قدر تشنه هستم که فرصت یکی شدن به قطره های باران نمی دهم . (پرویز شاپور)

گاهی به آسمان نگاه کن

آن قدر تشنه هستم که فرصت یکی شدن به قطره های باران نمی دهم . (پرویز شاپور)

عاشقانه‌های تلگرافی‌

نوشته: مرد عاشق بود، نقطه!

و همدست شقایق بود، نقطه!

همان مردی که مُرده بر سر ِ دار

... و سطر بعد، هق‌هق بود ... نقطه!

 

نوشته: با همین پرواز، نقطه!

برایم پست کن یک ساز، نقطه!

که اینجا هر «پری» یک تار دارد

همه جز من، سه نقطه، باز، نقطه!

 

نوشته: تارَت افتاده، شکسته

و هر چیزی خدا داده شکسته

و یادش رفته نقطه آخر خط!

و رسم شعر را راحت شکسته!*

* این شعر رو در یکی از نشریات دیدم. مدت‌ها بود که می‌خواستم تو وبلاگ بیارمش اما مناسب حال نبود ولی امشب ...
نظرات 11 + ارسال نظر
نرگس دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:20 ب.ظ http://www.rozaneh1001.blogsky.com

خستگی ما به نهایت رسیده ولی روی امیدمونو کم نکرده هنوز نقطه.

می‌رویم آخر و افسانه‌ی واماندن ما
همچو داغی به دل حادثه‌ها می‌ماند

نرگس دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.rozaneh1001.blogsky.com

راستی حالت چطوره؟جواب نظرات کمی تند بود ولی خوب حتما میدونی چیکار باید بکنی...اندکی صبر سحر نزدیک است...

کسی راز مرا داند
که از این رو
به آن رویم بگرداند ...

سجاد دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:49 ب.ظ http://paknevis.com/weblog

سلام. نوشته: خدا را شاهدم من؛ خط بعدی! نگو بشکسته تارم؛‌‌‌ خط بعدی! خدا عمرم به تاری بسته بوده! که این تارم شکسته؛ خط بعدی...

سلام!
حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی‌سبب گویند
...

منصور سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:39 ق.ظ http://toranj.blogsky.com

شعر و حرف و گفت را بر هم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم

از گل و شعر و ستاره
می‌رسم به تو دوباره
...

باران سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:45 ق.ظ

برای اون نوشته ی کناریت ...
بی تو در حصار این شب سیاه
عقده های در گلو مانده ام شکسته می شود

به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند ورق خواهد خورد ؟

((شاملو))

مریم سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:51 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

تارهایت تا به ابد نشکسته باد نقطه!

آمین!

مارکوپلو سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.marko-poloo.persianblog.com/

نقطه

نقطه سر خط یا ته خط؟!!

دریا چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:24 ق.ظ http://abee.persianblog.com

عاشقانه های جالبی بور.منم فیلم مصائب مسیح رو دیدم.با نوشته هاتون کاملا موافقم.در حال حاضر مسلمون واقعی کمتر پیدا میشه متاسفانه.در این مورد کمتر بحث کنیم بهتره.....موفق باشی

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه‌داران پی کاری گیرند
مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و خم طره‌ی یاری گیرند

نرگس چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:24 ق.ظ http://narcissus79.blogsky.com

باید باور کنی چاره ای نیست
اونه فرمانروا دل کاره ای نیست
برو با اون به هر جا اون دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همون جاست.

همیشه عاشق و عاشق شدن برام دور از ذهن بوده واسه همینه که حالا تو تعریف عشق واموندم. هیچ تعریفی قانعم نمیکنه. این تعاریف دور و برمون فقط به درد همون کتابا و داستانها میخورن. حتی شعر بالا

شاید هنوز با خودتون تو این زمینه کنار نیومدید! شاید هم در اطرافتون مثالهای خوبی رو ندید!
قبول دارم که بعضی حرفها (یعنی اکثرشون در این زمینه) فقط به درد کتابها و داستانها و فیلمها میخوره!
دونستن یا ندونستن تعریف عشق مهم نیست! مهم اینه که من وشما به عقلمون اجازه ی ورود به هر مقوله ای رو ندیم!
همیشه عقل راهگشای ما نیست!

«تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
...
ما نگفتیم
تـــــــو تصــــــویــــر ش کــــن !»

(با کمی حذف از شعر «اشارت» احمد شاملو)

باران چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:47 ب.ظ

سهم من از جهان کاغذ سفید بود ، و من بیهوده به دور خود در جهان می گشتم

من و تو
به اندازه‌ی هم
سهم ز دریا بردیم ...

((محمد علی بهمنی))

نرگس پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:26 ب.ظ

شما بهتره حرف دلتو بزنی ...اونجوری بهتره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد