|
از سينهی هوا، از چينهای ابری دامن افشان، بر بيشههای تيره و برهنه، بر خرمنزارهای متروك، خاموش و نرم و آرام برف میبارد.
همانطور كه تخيلات ابرآلود ما در كلامی آسمانی به ناگهان قالب میگيرند، همانگونه كه دل مشوش راز خود را در سپيدی چهره مینماياند، آسمان آشفته خاطر نيز اندوهی را كه در دل دارد، فاش میسازد.
برف، شعر هواست كه به نرمی از كلمات خاموشی تركيب شده برف، راز نوميدی است، كه از ديرباز در سينهی ابرآلود هوا انداخته شده، و اكنون آن را نجوا میكند و بر جنگل و كشتزار فاش میسازد.
«لانگفلو» |
برف نشان پاکی است ... برف پیام شادی است در روزهای سربه گریبان زمستانی فرصتی برای نگاهی به بالا به آسمان
چه احساس قشنگی است وقتی برف می بارد بدانی تن پرندگان هنوز گرم است!
پیشاپیش این عید قشنگ را به شما تبریک عرض می کنم .
سلام. عشق است برف :)
برف...سپيد...پاک
درست است با حال و هوای نوشته ات مناسبت ندارد ولی در حال حاضر این به ذهنم می رسد:
در لحاف فلک افتاده شکاف
پنبه می بارد از این کهنه لحاف